کلیپ شلیک موشک سپاه به داعش+سخنان رهبر
وبسایت رسمی سلطان صدا09176234226شمارهٔ مدیر_خوانندهٔ هرمزگانی09176097371
تاريخ : دو شنبه 29 خرداد 1396
نويسنده : مرتضی میرزایی
تاريخ : دو شنبه 29 خرداد 1396
نويسنده : مرتضی میرزایی

     توجه   به علت بالابردن سرعت،،،       ☝☝☝

 
آمارنظردرقسمت بالاغیرفعال کردیم
 
ولی بعدازتأییدادمین درپایین پستهانمایش داده میشود
 
  
 

 

سپاه ازداعش 

انتقام گرفت

۲۸خرداد۱۳۹۶_23:06

ادمین ؛میرزائی

 
موشک

سپاه در حمله موشکی نیروی هوافضای سپاه

به مقرّ فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی

تروریست های تکفیری در دیرالزور سوریه،

عاملین جنایت تروریستی اخیر تهران را

مجازات کرد.

 
 

سیلی محکم «موشکی» ایران

 

به تروریست‌ها در سوریه/ سپاه انتقام گرفت

 
 

مشاهدهٔ کلیپ 

 

 

سپاه در حمله موشکی نیروی هوافضای سپاه به مقرّ

 

 

فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی تروریست های تکفیری در دیرالزور سوریه، عاملین جنایت تروریستی

اخیر تهران را مجازات کرد.

 

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که لحظاتی پیش صادر شد، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی جنایت تروریستی 17 خردادماه 96 تروریست های تکفیری در تهران که به شهادت 18 تن از مردم مظلوم و روزه دار و مجروحیت جمعی دیگر از هموطنان عزیز منجر گردید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد: "ریخته شدن هیچ خون پاکی را بدون پاسخ نمی گذارد."

بر این اساس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با استعانت از ذات اقدس الهی و به نیابت از ملّت قهرمان و دشمن ستیز ایران و خانواده معظم شهدا و آسیب دیدگان عملیات تروریستی در حرم مطهر حضرت امام (ره) و ساختمان اداری مجلس شورای اسلامی، لحظاتی پیش مقرّ فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی و ساخت خودروهای انتحاری تروریست های تکفیری در منطقه دیرالزور در شرق سوریه را با هدف تنبیه تروریست های جنایتکار، مورد حمله موشکی قرار داد.

در این عملیات تعدادی موشک میان برد زمین به زمین از پایگاههای موشکی نیروی هوافضای سپاه در استان های کرمانشاه و کردستان، تروریستهای تکفیری را هدف ضربات مهلک و کوبنده قرار داد.

گزارش های دریافتی حکایت از هلاکت تعداد زیادی از تروریست های تکفیری و انهدام تجهیزات، سامانه‌ها و سلاح های آنان دارد.

پیام این اقدام انقلابی و مجازات گونه کاملاً روشن است؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تروریست های تکفیری و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای آنان هشدار می دهد، در صورت تکرار اقدامات پلید و شیطانی علیه ملت ایران، خشم انقلابی و شعله های آتش انتقام پاسداران انقلاب، عاملین و مسببان آن را در بر خواهد گرفت و جنایتکاران را به جهنم رهنمون می سازد.

به ملّت عظیم الشأن ایران اسلامی اطمینان داده می شود، پاسداران انقلاب به فضل الهی و با همراهی و مشارکت سایر نیروهای نظامی، انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی کشور برای صیانت از امنیت ملی و شکست فتنه ها و پدیده های ضد امنیتی، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و اقدامات متناسب را در دستور کار قرار خواهند داد.

اخبار تکمیلی، متعاقباً به استحضار ملّت شریف ایران رسانده خواهد شد.

روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلام

خبری ازتسنیم


|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: اخبارهای بروزسایت , ,
برچسب‌ها: سیلی محکم «موشکی» ایران به تروریست‌ها در سوریه/ سپاه انتقام گرفت , سپاه وداعش , داعش , مجازات داعش به وسیلهٔ قدرت سپاه ایران ,
تاريخ : پنج شنبه 25 خرداد 1396
نويسنده : مرتضی میرزایی
تمام گل هایی که ایران نخورد تابه روسیه برسد!
 
سلام روسیه

|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: فیلم های سایت , فیلمهای جدید , ,
برچسب‌ها: کلیپهای فوتبالی , کلیپ فوتبال ایران , جام جهانی فوتبال , ,
تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396
نويسنده : مرتضی میرزایی

              به علت بالابردن سرعت،،،       ☝☝☝

 
آمارنظردرقسمت بالاغیرفعال کردیم
 
ولی بعدازتأییدادمین درپایین پستهانمایش داده میشود
 
 

داستان پیامبر(ص)ومردفقیر 

 

 

عبرت انگیز 

 

این داستان هشداری به کسانیست

 

که وابستگی به خوشیهاولذتهای

 

دنیاچنان آنهاراکورکرده که حاضر

 

شدند خداو بندگان شایسته اش را

 

کوچک ببینند وحتی برای

 

تشکرازنعمتهاومحبتهایش

 

حاضربه تسلیم وعبادت خدا

 

واطاعت ازفرستاده هایش نیستند

 

وهمچنان فقیرانرایاری نمیکنندوحتی

 

کمترازخودهم میدانندوباآنهانشست

 

وبرخواست نمیکنند

 
 
 

         سلطان  م / میرزائی   

 شماره ادمین دربالای سایت درحال حرکته

 

یک داستان عبرت آموز

 

  

امام باقرعلیه السلام فرمود:

 

در زمان رسول خدا، در آغاز هجرت یکی از مومنین صفه به نام سعد بسیار در فقر و ناداری به سر می برد و همیشه در نماز جماعت، ملازم پیامبر خدا بود و هرگز نمازش ترک نمی شد رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم وقتی او را می دید، دلش به حال او می سوخت و نگاه دلسوزانه به او می کرد.

 

غریبی و تهیدستی او رسول خدا را سخت ناراحت می کرد، روزی به سعد فرمود: اگر چیزی به دستم برسد تو را بی نیاز می کنم. مدتی از این جریان گذشت، رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم از این که چیزی به او نرسید تا به سعد کمک کند، غمگین شد خداوند وقتی رسولش را این گونه غمگین یافت، جبرئیل را به سوی او فرستاد جبرئیل که دو درهم همراهش بود، به حضور پیامبر صلی الله علیه واله و سلم آمد و عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم خداوند اندوه تو را به خاطر سعد دریافت، آیا دوست داری که سعد بی نیاز گردد، پیامبر صلی الله علیه واله و سلم فرمود: آری. جبرئیل گفت، این دو درهم را به سعد بده و به او دستور بده که با آن تجارت کند پیامبر صلی الله علیه واله و سلم آن دو درهم را گرفت و سپس برای نماز از منزل خارج شد؛ دید سعد کنار حجره مسجد ایستاده و منتظر رسول خداست. وقتی که سعد را دید، فرمود: ای سعد آیا تجارت و خرید و فروش می دانی؟

 

سعد گفت: سوگند به خدا چیزی ندارم که با آن تجارت کنم. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آن دو درهم را به او داد و به او فرمود: با این دو درهم تجارت کن و روزی خدا را به دست بیاور. او هم آن دو درهم را گرفت و همراه رسول خدا به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را خواند، بعد از نماز، رسول خدا به او فرمود: برخیز به دنبال کسب رزق برو که من از وضع تو غمگین هستم. سعد برخاست و کمر همت بست و به تجارت مشغول شد به قدری از دو درهم برکت داشت که هر کالایی با آن می خرید، سود فراوان می کرد؛ دنیا به او رو آورد و اموال و ثروتش زیاد گردید و تجارتش رونق بسیار گرفت. در کنار مسجد محلی را برای کسب و کار خود انتخاب کرد و به خرید و فروش، مشغول گردید.


این داستان هشداری است به کسانی که دلبستگی به دنیا دارند و دنیا را هدف می دانند؛ غافل از آن که دنیا وسیله است برای آخرت، و دلبستگی افراطی به دنیا مانع یاد خدا می شود.

 

کم کم پیامبر صلی الله علیه واله وسلم دید که بلال حبشی وقت  نماز را اعلام کرده ولی هنوز سعد سرگرم خرید و توبه فروش است، نه وضو گرفته و نه برای نماز آماده می شود. پیامبر صلی الله علیه واله وسلم وقتی او را به این وضع دید، به او فرمود: «یا سعد شغلتک الدنیا عن الصلاة ای سعد دنیا تو را از نماز بازداشت». او در پاسخ چنین توجیه می کرد و می گفت: چه کار کنم؟ ثروتم را تلف کنم؟ به این مرد متاعی فروخته ام؛ می خواهم پولش را بستانم و از این مرد متاعی خریده ام؛ می خواهم قیمتش را بپردازم. رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم در مورد سعد، آن چنان ناراحت و غمگین شد که این بار اندوه رسول خدا شدیدتر از آن هنگام بود که سعد در فقر و تهیدستی به سر می برد.

 

جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه واله وسلم نازل شد و عرض کرد: خداوند اندوه تو را در باره سعد دریافت، کدام یک از این دو حالت را در مورد سعد دوست داری آیا حالت اولی یعنی فقر و تهیدستی او و توجه به نماز و عبادت را دوست داری یا حالت دوم را که بی نیاز است ولی توجه به عبادت ندارد؟ پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرمود: حالت اولی را دوست دارم، چرا که حالت دوم او باعث شد که دنیایش، دینش را ربود و برد، جبرئیل گفت:

 

«ان الدنیا و الاموال فتنه و مشغله عن الاخره» ؛ دلبستگی به دنیا  و ثروت، مایه آزمایش و بازدارنده آخرت است. آن گاه جبرئیل گفت: آن دو درهم را که به او قرض داده بودی از او بگیر که در این صورت وضع او به حالت اول برمی گردد رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم به سعد فرمود: آیا نمی خواهی دو درهم مرا بدهی؟ سعد گفت: به جای آن دویست درهم می دهم. پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم فرمود: همان دو درهم مرا بده. سعد دو درهم آن حضرت را داد از آن پس دنیا به سعد پشت کرد و تمام اموالش کم کم از دستش رفت و زندگیش به حالت اول بازگشت.

 

این داستان هشداری است به کسانی که دلبستگی به دنیا دارند و دنیا را هدف می دانند؛ غافل از آن که دنیا وسیله است برای آخرت، و دلبستگی افراطی به دنیا مانع یاد خدا می شود. 1

 


1- گناه شناسی، محسن قرائتی، ص 183 الی 186.

انتشاری از؛سلطان‌مرتضی میرزائی

 

باتشکرازبیتوته


|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: سخنان ونصیحتهای بزرگان , داستانهای واقعی , حکایتهای خواندنی وجالب از مردم , ایمان , ,
برچسب‌ها: داستانهای واقعی وعبرت آموز , حکایتهای عبرت آموز , داستانهای واقعی , داستانهای آموزنده , آموزنده های سلطان صدا , سایت سلطان صدامیرزائی , سلطان مرتضی میرزایی , ,
تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396
نويسنده : مرتضی میرزایی

 

 

سلطان میرزائی شنبه۲۰/خرداد۹۶

توجه

 

 به علت بالابردن سرعت،،،

 
آمارنظردرقسمت بالاغیرفعال کردیم
 
ولی بعدازتأییدادمین درپایین پستهانمایش داده میشود

 

داستان کلیداسرارشمامردم

 

نفرین 

 

پروردگارا


بحق محمدوآل طاهرش وبحق شبهای قدرکه عزیزترین شبهای سال هستندهمهٔ کسانی که صاحب نعمت فراوان ومقام وموقعیتهای خوب هستند ونیازمندوفقیری رامیشناسندولی هیچ کاری برای نجاتش نمیکنند واگرهم کمک کنند،کمک به کسانی میکنندکه خودشان ازبهترین موقعیتهابرخوردارهستندونیازی ندارندوفقط به مالشان ومقاماتشان اضافه میشود درحالی که میتوانند قدم خیری برای فقیرانی بردارندتاازبیکاری نجات پیداکنند واولادانش کمترسختی بکشندوبتوانندبرای خودوفرزندانشان منزلی وغذایی تهیه کنند ومهتاج دیگران نباشند میبینندولی کاری نمیکنند،یارب قسمت دادم که بحق فرق شکافتهٔ
علی (ع)وبحق شب وروزقدر جا ومقامهایشان وموقعیتهایشان را روزی کسانی کن که این چنین نباشند وازموقعیتشان استفاده کنندودست خلقهایت رابگیرندکه نیازمنداعتبارشانند وکارخیرکننددست فقیرانی بگیرند که ازبی کسی وبی ضامنی دنیابرایشان تاریک شده واطرافیان میبینند ولی بازکاری نمیکنند وغرق وغرق درخوشیهایشان هستند که علامتهای خطرازجانب پروردگارشان هم درموقعیت شغلیشان ازهمچین شکایات ونفرینهایی برسرشان میآیدولی بازبی تفاوت وحتی غرورشان را جلوخالق روزی دهندهٔ خودشان هم خوردنمیکنند که این نفرینها گریبان پدرانشان هم میگیردچون نطفهٔ همان پدران هستند،


آمین یارب العالمین

بحق محمدوآله طاهرین(ص)
 
 
 
 
 
بعضی بزرگی را
 
 
بدون اینکه بخواهند با خود دارند..! "
 
 
 
نوشته ایی از؛ میرزائی
 
 
 
لطفا تاآخربخوانیدشاید
 
 
 
 
شماهم کسانی رابشناسید
 
 
 
 
که بااین پیام بخودبیایند
 
 
 
 
ومال ومقام ونعمتهایی که
 
 
 
 
خداوندبه آنهاداده بتوانند
 
 
 
 
بایک جبران حفظ نمایدو
 
 
 
 
به بلا تبدیل نشودانشالله
 
 
 
 
آدمهایی که کمبودبزرگی درخودمیبینند
 
 
 
 
همش فکرمیکنند بزرگی وبزرگ شدن
 
 
 
 
روبایدباتعویض ماشین وخریدن ماشینهای
 
 
 
شیک وگران و وسایلهای گران قیمت مردم
 
 
فکرمیکننداین اشخاص آدمهای بزرگی هستند
 
 
ومیشود روی آنها حساب باز کرد واعتباردارند
 
 
درصورتی که خیلی ازانسانهایی هستند که
 
 
درفقرو بدون خرج وهیچ هزینه ایی
 
 
 
وبدون هیچ مال ومنالی خداوند آنهارونزد
 
 
 
خلقهلی خودش بزرگ میکند،
 
 
 
البته آدمهای اولی کسانی که مثل خودشان
 
 
 
هم هستند آنهاروبزرگ نمیبینندفقط
 
 
چونکه همیشه خودشان هم بزرگ بودن
 
 
 
رودرظاهروماشین ووسایلهای گرانقیمت
 
 
 
میدانستند ومیدانندبه همدیگرنزدیگ
 
 
میشوندتانزدکسانی که درفقرهستند
 
 
 
درتحقیروخودنمایی باهم باشند
 
 
 
ونهایت لذتشان همین است(خودنمایی)
 
 
 
درصورتی حقیقت ثروت وبرکات وسیع وپست
 
 
 
ومقام همهٔ همه آزمایش پروردگار است
 
 
که ازآنها میپرسد ازموقعیت وپول
 
 
 
وجایگاه وثروتی که برای شمابخشیده بودم
 
 
هیچ کمکی به دیگران که نکردید
 
 
که هیچ
 
 
بلکه بانگاه وسکوت وحرکات
 
 
وحتی باخود مالتان تهی دستان را آزرده
 
 
وتحقیرکردید که حتی هیچ کمکی برای
 
 
بندگان من نکردید که شایدباری ازدوش
 
 
 
آنها کم شودوفقط
 
 
 
وفقط غرق درعیش ونوش ولذت وتفریح
 
 
 
خودتان بودید وحتی نزدیکانتان هم
 
 
 
اینقدردرلذت ازنعمتهابودند که نیامندان
 
 
رافراموش کرده بودند
 
 
 
واگرکمکی هم میکردند باز به کسانی کمک
 
 
میکردندکه ازثروت حتی ازخودتان
 
 
بیشترداشتندوبی نیازبودندوفقط
 
 
 
به ثروت ولذت آنها افزودت میشد
 
 
 
وخودتان هم این راخوب میدانستی
 
 
 
ولی خودتان فکرتان رافریب میدادید
 
 
که کارهایتان همش خیراست
 
 
 
ولی خیرنبود،سوء بود
 
 
 
وخداونددرآخرین پیامهایش
 
 
به آنها ندامیدهد ولی باز بخودنمیآیند
 
 
 
وتوبه نخواهدکردتا عذابی که انتظارش
 
 
 
رانداشتند باچشم وگوش خودببینند
 
 
وخبرش رابشنوند وحتی خطرهم
 
 
 
اگرنزدیکشان باشد بازکاری نمیکنند
 
 
که شاید،شاید
 
 
بابت آن کار خیر درقبالش
 
 
خودشان وموقعیت خودشان رابیمه کنند 
 
 
 
 
که خدااگربخواهد درلحظه ایی انسانی را
 
 
 
به خیانت واشتباه حتی گذشته رسوامیکند
 
 
وموقعیتش راچنان میکند که هی باخود
 
 
 
افسوس میخورد که دیگردیراست
 
 
خیلی دیر ،،،
 
 
 
حتی شاید همین الان که این پیام رومیخوانید
 
 
دراین پیام الهامی یاخبری ازاتفاقی باشد
 
 
 
(( وفقط به یک دلیل مهم نمیدانی،
 
 
وهیچ وقت مهم ندانستی
 
 
 
آن یک دلیل هم
 
 
 
نداشتن ایمان به اندازهٔ کافیست ))
 
 
 

 

واماداستان؛

 
 
 
 
 
پسر 10 ساله ای وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. 
 
 
 
پسر پرسید: بستنی شکلاتی چند است؟
 
 
 
 
 
خدمتکار گفت 50 سنت. پسرک پول خردهایش را شمرد، بعد پرسید بستنی معمولی چند است؟
 
 
 
 
 
خدمتکار با توجه به اینکه تمامی میزها پرشده بود و عده ای نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودند، با بی حوصلگی گفت: 35 سنت.
 
پسرک همان بستنی معمولی را سفارش داد. خدمتکار بستنی را آورد و صورت حساب را به پسرک داد و رفت..!
 
پسرک بستنی اش را تمام کرد، صورت حساب را به صندوق پرداخت کرد و رفت...
 
هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت..! 
 
پسر بچه روی میز کنار بشقاب خالی 15 سنت انعام گذاشته بود؛ در صورتی که می توانست بستنی شکلاتی بخرد.
 
 
شکسپیر چه زیبا می گوید:
 
 
بعضی بزرگ زاده می شوند،
 
 
برخی بزرگی را به دست می آورند،
 
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند..!
 
 
 درقسمت پایین ،داستانهای واقعی مارودنبال کنید
برداشت اززیباکده
 
 
 
 

|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: داستانهای واقعی , حکایتهای خواندنی وجالب از مردم , کلیداسرارشمامردم , ,
برچسب‌ها: داستانهای واقعی وعبرت آموز , حکایتهای عبرت آموز , داستانهای واقعی ,
تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396
نويسنده : مرتضی میرزایی

 

 

داستان آموزندهٔ وحی عجیب

انتشاردرسایت ؛میرزائی

( بیتوته)

داستان,داستان آموزنده,داستانهای جذاب

خداوند به یكى از پیامبران وحى كرد:


 كه فردا صبح اول چیزى كه جلویت آمد بخور! و دومى را بپوشان ! و سومى را بپذیر! و چهارمى را ناامید مكن ! و از پنجمى بگریز!



 پیامبر خدا صبح از خانه بیرون آمد. در اولین وهله با كوه سیاه بزرگى روبرو شد، كمى ایستاده و با خود گفت :

 


 خداوند دستور داده این كوه را  بخورم . در حیرت ماند چگونه بخورد! آنگاه به فكرش رسید خداوند به چیز محال دستور نمى دهد، حتما این كوه خوردنى است . به سوى كوه حركت كرد هر چه پیش مى رفت كوه كوچكتر مى شد سرانجام كوه به صورت لقمه اى درآمد، وقتى كه خورد دید بهترین و لذیذترین چیز است .

 


 از آن محل كه گذشت طشت طلایى نمایان شد. با خود گفت : خداوند دستور داده این را پنهان كنم . گودالى كند و طشت را در آن نهاد و خاك روى آن ریخت و رفت . اندكى گذشته بود برگشت پشت سرش را نگاه كرد دید طشت بیرون آمده و نمایان است . با خود گفت من به فرمان خداوند عمل كردم و طشت را پنهان نمودم .



 سپس با یك پرنده برخورد نمود كه باز شكارى آن را دنبال مى كرد. پرنده آمد دور او چرخید. پیامبر خدا با خود گفت :

 


 پروردگار فرمان داده كه این را بپذیرم . آستینش را گشود، پرنده وارد آستین حضرت شد. باز شكارى گفت :

 


 اى پیامبر خدا! شكارم را از من گرفتى من چند روز است آنرا تعقیب مى كردم .


 پیامبر با خود گفت :

 


 پروردگارم دستور داده این را ناامید نكنم . مقدارى گوشت از رانش برید و به او داد و از آن محل نیز گذشت ناگاه قطعه گوشت گندیده را دید، با خود گفت :

 


 مطابق دستور خداوند از آن باید گریخت .



 پس از طى مراحل به خانه برگشت شب در خواب به او گفتند: ماءموریت خود را خوب انجام دادى . آیا حكمت آن ماءموریت را دانستى و چرا چنین ماءموریتى به شما داده شد؟

 


 پاسخ داد: نه ! ندانستم .



 گفتند: اما منظور از كوه غضب بود. انسان در هنگام غضب خویشتن را در برابر عظمت خشم گم مى كند. ولى اگر شخصیت خود را حفظ كند و آتش ‍ غضب را خاموش سازد عاقبت به صورت لقمه اى شیرین و لذیذ در خواهد آمد.

 


 و منظور از طشت طلا عمل صالح و كار نیك است ، وقتى انسان آن را پنهان كند خداوند آن را آشكار مى سازد تا بنده اش را با آن زینت و آرایش دهد، گذشته از این كه اجر و پاداشى براى او در آخرت مقدر كرده است . و منظور از پرنده ، آدم پندگویى است كه شما را پند و اندرز مى دهد، باید او را پذیرفت و به سخنانش عمل كرد.

 


 و منظور از باز شكارى شخص نیازمندى است كه نباید او را ناامید كرد.


 و منظور از گوشت گندیده غیبت و بدگویى پشت سر مردم است ، باید از آن گریخت و نباید غیبت كسى را كرد.

بیتوته

منبع:beheshtesokhan.persianblog.ir

 


|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: داستانهای واقعی , معجزات وداستانهایش(واقعی) , ,
برچسب‌ها: داستانهای پیامبران , داستان پیامبران , داستانهای وحی ,
تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1396
نويسنده : مرتضی میرزایی

 

 

ذکری ساده که موجب بخشش گناهان می شود

 
(جبرئیل وفرشته ایی که ازمقامش افتاده بود)
 
 
 
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: دعاهاوآیات , ایمان , مذهبی , معجزات وداستانهایش(واقعی) , قرآن وخواص سوره ها , ,
برچسب‌ها: گناه , توبه , دعابرای بخشش ازگناه , دعایی ساده وکوتاه ولی عظیم برای بخشش ازگناه ,

آخرين مطالب
1111111111 11111111111
سلام
سلام

سلطان هستم از اینکه قدم بر دیده ما نهادید از شما کمال تشکر را دارم.

ارسال پیامک به سلطان
باتشکر از بازدیدشما،با ما در شبکه های اجنمایی نیز همراه شوید

/
وبسایت رسمی سلطان صدا،خوانندهٔ بندرعباسی /مرتضی میرزائی

بستن عکس