نامهاوخصوصیات جن
وبسایت رسمی سلطان صدا09176234226شمارهٔ مدیر_خوانندهٔ هرمزگانی09176097371
تاريخ : سه شنبه 19 مرداد 1395
نويسنده : مرتضی میرزایی

 

جن مخلوقی از مخلوقات خدای متعال است که نامرئی و از حواس ظاهری انسان پنهان است

سلطان مرتضی میرزائی 

جن

جن جانوریست فراطبیعی و دارای شعور. از لحاظ شان وجودی جن از دید ادیان پایین تر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد. در فرهنگ فارسی به جن، دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به اعتقاد اسلام وجودش از آتش بدون دود است. جن هم به صورت آشکار و هم ناپیدا زندگی می کند. در قرآن چندین مرتبه کلمه جن به کار برده شده است.

 جن چیست

جن در لغت به معنی موجود پنهان و نامرئی بوده و تمام مشتقاتش بر استتار و پناهنی دلالت دارد. در فارسی به جن و شیطان،( پری، دیو و اهریمن) نیز می گویند که ظاهراَ این ترجمه غلط است. زیرا کلمه شیطان مترادف در فارسی ندارد و باید عین لفظ در ترجمه بیاید. جن به معنای شیء مستور است، یعنی شیء نامرئی و پوشیده شده و غیر قابل رویت. جن در عربی به همان معنای پوشیده ، پنهان، غیر مرئی ، یا پشت پرده در فارسی می باشد.

 

معنای اصطلاحی جن

جن در اصطلاح، به مخلوقی از مخلوقات خدای متعال اطلاق می شود که نامرئی است و از حواس ظاهری انسان پنهان است، جن را به این جهت جن نامیده اند که به چشم نمی آید مگر در موقعی که بخواهد قدرتی را که خدای متعال در او قرار داده به نمایش بگذارد. (جنّه) جمع جن است و (جانّ) «تشدید نون» ابوالجن یعنی پدر جن هاست.

 

انواع و اسامی جن ها

جن,اسامی جن ها,انواع جن

نامگذاری جن ها بیشتر بر اساس سیرت و رفتارشان می باشد

 

جن خناس: این جن و شیطان مخفی در درون انسان راه‌یافته و به وسوسه انسان می‌پردازد و هرگاه انسان یاد خدا را می‌كند جن خناس از انسان دور می‌شود خواندن سوره ناس برای دفع این جن موثر است. در روایات آمده است این جن و شیطان مانند خون در دل انسان راه دارد.

 

جن رها یا (زها): این جن و شیطان وقت نماز صبح سراغ انسان آمده و بر سر او و بالشش گره می‌زند و به او می‌گوید بخواب وقت نماز نشده است و اگر بیدار نشود به صورت او بول می‌كند و بر گشته و دمش را می‌جنباند و بانگ شادی بر می‌آورد.

 

این حقایق  كه با دلایل عقلی و شرعی و به تجربه این موضوع ثابت شده است.

 

جن غول: این جن انسان‌ها را در صحرا‌ها و بیابان‌ها به بیراهه می‌كشاند و روایت‌شده هر گاه تنها هستی راهنمایی انسان تنها را قبول مكن و با صدای بلند به‌صورت این جن اذان بگو آن گاه از تو دور می‌گردد. این كه در روایات آمده غول وجود ندارد به این معناست كه جن غول نمی‌تواند انسان را از راه خود گمراه كند و انسان در برابر این جن دست و پا بسته و مجبور نیست. اگر انسان به یاد خدا و متوسل به 14 معصوم‰ بوده و از حدود شرع تجاوز نكند هیچ جنی نمی‌تواند بر انسان ضرر بزند.

 

جن رباینده: این جن برخی از انسان‌ها را می‌رباید. از امام صادق† پرسیدند آیا جن می‌تواند انسان را برباید؟ فرمود اگر انسان این دعا را بخواند جن‌ها نمی‌توانند او را بربایند و این دعا ذكر خواهد شد. جنّیان گاهی اوقات وسایل شخصی انسان‌ها را می‌دزدند.

 

جن سعالی: این جن‌ها ساحر و جادوگرند و به انسان‌های خبیث كه با این جن ها رابطه دارند سحرمی آموزند. برخی گفته‌اند این نوع جن‌ها انسان‌ها را فریب داده و از راهشان منحرف می‌كنند و گاهی اوقات گرگ‌ها آن‌ها را شکار کرده ومی خورد و آن‌ها نیز فریاد زده و می‌گوید: چه كسی مرا نجات می‌دهد ولی كسی او را نجات نمی‌دهد.

 

جن عیثم: این جن اخبار را به نقاط مختلف جهان می‌رساند.

 

جن ام الصبیان: این جن‌ها به كودكان ضرر می‌زنند.

 

جن آل: این نوع جن‌ها از جنس زن بوده و به زنان باردار و نوزاد‌ها ضرر می‌زنند و چه بسا نقل‌شده توسط عده‌ای از زنان تسخیرشده‌اند.

 

جن صالح: این جن‌ها انسان‌هایی را كه راه شان را گم كرده‌اند به مقصد می‌رسانند. در روایتی آمده است: همانا یکی از برادران جنی شما صالح نام دارد هر گاه راه را گم کردید ندا کنید" یا صالح اغثنی "یعنی ای صالح کمکم کن. این جن در بیابان‌ها می‌گردد تا هرگاه صدای گمشده ای را بشنود او را راهنمایی کند. 

جن متكون: این نوع جن به هر شكلی كه بخواهد می‌تواند متمثل باشد به‌جز صورت انبیا و اوصیا و اولیاء.

 

جن زوبعه: جن زوبعه به رئیس جنّیان و شیاطین گفته می‌شود.

 

جن زوال: این جن در نطفه انسان‌های مخالف اهل‌بیت علیهم‌السلام شریك می‌شود و اگر آن فرد پسر باشد لواط كار و اگر دختر باشد زناکار خواهد بود.

 

جن تمریح: روایت‌شده جن تمریح یار شیطان است و هنگام شب این جن فعالیت خود را در بین شرق و غرب آغاز می‌كند.

 

جن عارض: این نوع جن‌ها برخی از انسان‌ها را مریض می‌كنند.

 

جن ابلیس: جن ابلیس به شیطانی گفته می‌شود كه از رحمت خدا مأیوس باشد.

 

جن شیطان: به جن شریر و خبیث شیطان گویند.

 

جن مارد: به جنی كه سركش و خبیث‌تر باشد جن مارد گویند.

 

جن عفریت: به جنی كه خبیث‌تر و قدرت فوق‌العاده‌ای داشته باشد جن عفریت گویند.

 

جن عامر: اعراب قدیم به جنّیانی كه در میان مردم سكونت داشتند جن عامر می‌گفتند.

 

جن مذهب: جنّیانی که  به اشكال مختلف در می‌آیند به‌جز صورت پیامبران و امامان جن مذهب نام دارند.

 

جن خیزب: پیامبر اسلامˆ فرمود: این جن و شیطان انسان را در حال نماز وسوسه كرده و نماز انسان را قطع می‌كند و برای دفع این جن به خدا پناه برده و سه بار بر سمت راستت فوت كن.

 

جن هزع: امام صادق† فرمود: ابلیس شیطانی دارد كه به آن جن هزع گفته می‌شود. بین مشرق و مغرب را در هر شب پر می‌کند و هنگام خواب این جن نزد مردم رفته و باعث خواب‌های پریشان می‌شود.

 

جن ولهان: پیامبر خداˆ فرمود: برای وضو شیطانی است كه جن ولهان گفته می‌شود و اگر بنده‌ای نام خدا را به هنگام وضو بر زبان نیاورد این جن او را دچار وسوسه می‌کند.

 

جن قفندر: امام صادق† فرمود: هر كس چهل روز در منزلش بربط (یكی از آلات موسیقی) نواخته شود خداوند جن و شیطانی به نام جن قفندر را بر او مسلط می‌كند كه این جن اعضای بدنش را بر روی اعضای مشابه صاحب‌خانه می‌گذارد و حیای او سلب می‌شود و نسبت به سخنانی كه به دیگران می‌گوید و یا به او گفته می‌شود بی‌مبالات و بی‌خیال می‌گردد.

 

جن مره: این جن یكی از پسران ابلیس است و بدان جهت شیطان را ابو مره گویند.

 

جن لاقیس: این جن هم‌جنس‌بازی زنان را به زنان آموخت.

 

جن هفاف: این جن در صحرا‌ها وسوسه می‌كند.

 

جن زكتبور: این جن در بازار‌ها بوده و مردم را به سوگند دروغ و تعریف دروغ كالا و بیهوده‌گویی ترغیب می‌كند.

 

جن بتر یا (ثبر): این جن هنگام مصیبت‌ها انسان‌ها را وسوسه می‌كند تا به خود سیلی زده و یقه خود را پاره كرده و بی‌تابی كنند.

 

جن اعور: جن اعور انسان را به زنا تشویق می‌كند.

 

جن داسم: وقتی انسان وارد خانه شد و نام خدا را ذکر نکرد و سلام نگفت، این جن او را وسوسه می‌كند و بین او و خانواده‌اش شر به پا می‌كند و اگر هنگام غذا خوردن نام خدا را ذكر نكند جن داسم در غذای او شریك می‌شود.

 

جن مطرش: جن مطرش صاحب اخبار دروغ است. این جن انسان را وسوسه می‌كند تا اخباری دروغ وضع كرده و منتشر نماید.

 

جن شیطان ردهه: جنسی از شیاطین و جن که حضرت علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه از این جن نام برده است.

 

۷ مورد از تفاوت ها و شباهت های جن با انسان

جن,اسامی جن ها,تفاوت ها و شباهت های جن با انسان

خصوصیات جن از دید انسان اعجاب آور است

 

۱) جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک ؛ که از لحاظ شان وجودی؛ از دید ادیان پایین تر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد. در فرهنگ فارسی به جن، دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده؛ و منظور پوشیده ماندن جن از حواس ماست.

 

۲) خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلی وجودی جن آتش است و به علت نداشتن عنصر خاک؛ جن می تواند به هر شکل و اندازه ای تبدیل شود. جن می تواند بسیاری از چیزها را در یک آن؛ جا به جا کند. همچنین جن سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد.

 

۳) جن ابزار ساز نیست؛ و به علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد؛ جن قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند؛ و برای همین جن به خانه و مسکن نیازی ندارد. زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر جن کارگر نیست. جن به وسایل حمل و نقل بی نیاز است؛ و از اینجا می توان فهمید که جن ها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند؛ و شهر و کاشانه ای ندارند مکان معمول زندگی جن ها کوه و جنگل و دشت است.

 

۴) جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کند اما به مقداری بسیار کمتر از انسان.

 

۵) جن ها مثل انسان جنسیت و نر یا ماده دارند. جن ها تولید مثل می کنند و تشکیل خانواده می دهند ؛ و به صورت جماعت زندگی می کنند و جامعه ندارند.

 

۶) جن نسبت به انسان زیاد عمر می کند. حدود ۱۰۰۰ سال به بالا. جن هایی که در سوره ی جن از آنها نام برده شده ؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب می شدند؛ احتمالا هنوز زنده اند. جن ها مانند انسان داناو نادان؛ فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده؛ کافر و متدین؛ شفیق و شرور دارند. جن ها وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند.

 

۷) جن دارای عقل است. اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری. عقل جن به معنای قوه ی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش؛ و قوه تشخیص است؛ به اضافه هوشی سرشار؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده.

 

۸) جن ها مانند انسان نامگذاری می شوند؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند. جن ها دارای زبان خاص؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان.

 

ضرر جن ها به انسان

 

جن,اسامی جن ها,ضرر جن ها به انسان

اگر انسان به یاد خدا و چهارده معصوم‰ بوده و از حدود شرع تجاوز نكند هیچ جنی نمی‌تواند به او ضرر بزند

 

جن ها در شرایط عادی نمی‌توانند به انسان‌ها ضرر بزنند؛ مگر اینكه انسان‌ها آسیبی به جن ها برسانند و جن ها در صدد انتقام‌جویی بر آمده و ضرری را متوجه انسان‌ها نمایند. برای اینكه انسان‌ها به جنّیان ضرر نرسانند باید در برخی از كارها بسم‌الله الرحمن الرحیم را بر زبان‌ آورند مانند ریختن آب داغ به آستانه و یا چاه و یا روی آتش و نیز هنگام رسیدن به آستانه در و رفتن به حمام و دیگر مواردی كه در شرع مقدس به آنها اشاره شده است.

 

یکی از راه های دور کردن جن های مزاحم؛ خواندن و آویختن ۴ آیه از قرآن است؛ که با قل شروع می شوند.

 

لطفا برای مشاهدهٔ کل سایت

روی کلمهٔ سلطان صدابندردرقسمت

بالای صفحه روکلیک کنید

میرزائی 

منابع برای اطلاعات بیشتر

razhayesheitanparastan.com

sabervatani.mihanblog.com

باتشکرازبیتوته 

 


|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: حقیقت جنیان , ,
برچسب‌ها: نامهاوخصوصیات جنها ,
تاريخ : چهار شنبه 13 مرداد 1395
نويسنده : مرتضی میرزایی

آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟

انتشارسلطان مرتضی میرزائی

پرسش

آیا انسان می‌تواند با جن رابطه داشته باشد؟ اگر می‌تواند آن‌را چگونه توجیه می‌کنید؟

پاسخ اجمالی

قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده است و ویژگی   ‏های زیر را برای او برمی شمارد:

 

1.جن موجودی است که از آتش آفریده شده، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]

2. دارای علم ، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است. [2]

3. دارای تکلیف و مسئولیت است. [3]

4. گروهی از آن ها مؤمن و صالح و گروهی کافرند. [4]

5. دارای حشر و نشر و معادند. [5]

6. قدرت نفوذ در آسمان‏ها و خبرگیری و استراق سمع داشتند و بعداً منع شدند. [6]

7. با بعضی از انسان‏ها ارتباط برقرار می کردند و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهایی داشتند، به اغوای انسان‏ها می پرداختند. [7]

8. میان آنها افرادی یافت می شوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان گونه که میان انسان ‏ها چنین است. [8]

9. قدرت بر انجام بعضی از کارهای مورد نیاز انسان را دارند. [9]

10. خلقت آنها روی زمین قبل از خلقت انسان ‏ها بوده است. [10]

11. در داستان حضرت سلیمان علیه السلام وقتى عفریتى از جن مدعى مى‏شود که می تواند تخت بلقیس را به نزد سلیمان آورد پیش از آن که از مجلسش برخیزد، [11] حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمى‏کند؛ اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد. [12]

از مجموع این آیات استفاده می شود که جن یک موجود خیالی نیست و یک موجود واقعی مادی است که ارتباط با او امکان پذیر است و عده ای هم با او ارتباط برقرار کرده اند. اگرچه از روزگاران قدیم بین انسان و جن، شیوه ‏های مختلفی از روابط تصور می شده است، اما ما تنها شیوه ‏هایی را که در روایات معتبر آمده است می توانیم بپذیریم.

در این جا به بعضی از گونه ‏های این روابط که در قرآن و روایات و سخنان دانشمندان ذکر شده، اشاره می کنیم:

ألف: پناه بردن به جن؛ در قرآن مجید آمده: "و همانا مردانی از انس به مردانی از جن پناه می بردند، پس به سختی ‏های ایشان می افزودند".[13]

رسم عرب چنین بود که هرگاه به بیابان هولناکی می رسیدند، به جن آن وادی پناه می بردند. اسلام این کار را نهی کرده و پناه بردن به آفریننده ی جن و انس را امر فرموده است.[14]

ب: تسخیر جن؛ تسخیر جنیان و به خدمت گرفتن آن ها، گرچه ممکن است اما میان فقها در باره ی این که آیا چنین کاری جایز است یا نه؟، بحث است. قدر مسلم آن است که این کار نباید از راهی که شرعا حرام است صورت گیرد یا باعث آزار و اذیت آن ها شود و نیز نباید به کارگرفتن آنها برای کارهای نامشروع و حرام  باشد زیرا انجام کار نامشروع، حرام است چه با واسطه باشد یا بی واسطه. [15]

از آیت الله العظمی خامنه ای؛ در باره ی حکم مراجعه به افرادی که از طریق تسخیر ارواح و جن اقدام به معالجه مى‏کنند، با توجه به این که یقین وجود دارد که آن ها فقط کار خیر انجام مى‏دهند، سؤال شد، ایشان جواب فرمودند: این کار فى نفسه اشکال ندارد، مشروط بر این که از راه هایى که شرعاً حلال هستند، اقدام شود.[16]

انتشارسلطان مرتضی میرزائی

اسلام کوئست

ادامه دارد.

 

برای مشاهدهٔ تمام سایت

لطفا روی کلمهٔ

سلطان صدابندر

درکادرقرمزرنگ‌ کلیک کنید

باتشکر


|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: موضوعات مفیدبرای همه , ایمان , مذهبی , حقیقت جنیان , ,
برچسب‌ها: ارتباط انسان وجن , انسان وجن , جن , ,
تاريخ : چهار شنبه 13 مرداد 1395
نويسنده : مرتضی میرزایی

 وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شدغم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.

(انتشاردرسایت سلطان مرتضی میرزائی) 
یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردمبه نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.

با یک احساس گناه و عذاب وجدان  عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود می‌تواند خانه، ماشین، و 30% از سهم کارخانه‌ام را بردارد. نگاهی به برگه‌ها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که 10 سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبه‌ای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمی‌توانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم.برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفته‌ها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکم‌تر و واضح‌تر شده بود.

روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی می‌نویسدشام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم.
صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمی‌خواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمی‌خواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود.

برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرمفکر می‌کردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابل‌تحمل‌تر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.

درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقه‌ام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقه‌ای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.

از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازه‌کاری داشتیمپسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود 10 متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.

در روز دوم هر دوی ما برخورد راحت‌تری داشتیم. به سینه من تکیه داد. می‌توانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکرده‌ام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروک‌های ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کرده‌ام.

در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم
، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که 10 سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقه‌ام نگفتم. هر چه روزها جلوتر می‌رفتند، بغل کردن او برایم راحت‌تر می‌شد. این تمرین روزانه قوی‌ترم کرده بود!

یک روز داشت انتخاب می‌کرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباس‌هایم گشاد شده‌اند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که می‌توانستم اینقدر راحت‌تر بلندش کنم.

یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصه‌هاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم.

همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوریبرای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون می‌ترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.

اما وزن سبک‌تر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی می‌توانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بودمحکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم داردسریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. می‌ترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پله‌ها بالا رفتم. معشوقه‌ام که منشی‌ام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمی‌خواهم طلاق بگیرم.

او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش 
را روی پیشانی‌ام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمی‌خواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خسته‌کننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا می‌فهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روی او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقه‌ام احساس می‌کرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پله‌ها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گل‌فروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت می‌کنم و از اتاق بیروم می‌آورمت.

شب که به خانه رسیدم، با گلها دست‌هایم و لبخندی روی لبهایم پله‌ها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است!او ماه‌ها بود که با سرطان می‌جنگید و من اینقدر مشغول معشوقه‌ام بودم که این را نفهمیده بودم. او می‌دانست که خیلی زود خواهد مرد و می‌خواست من را از واکنش‌های منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.

جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند
خانه، ماشین، دارایی‌ها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم می‌آورد اما خودشان خوشبختی نمی‌آورند.

سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمی‌آید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.


|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: اجتماعی_خانواده_زندگی , داستانهای واقعی , ,
برچسب‌ها: خیانت زنان , زن وشوهر , همسر , خانواده , مشکلات خانواده , اختلافات , داستانهای عبرت انگیز , داستانهای عاشقانه , عشق , ,
تاريخ : دو شنبه 11 مرداد 1395
نويسنده : مرتضی میرزایی

 

 

غذاي سالم

انسان سالم

جامعه سالم

انواع سبزيجات آماده پخت

(ماهي،خورشت،پلو،كوكو،،آش،…)

 

انواع ترشيجات(انبه،بادمجان ،مخلوط،…)

 

انواع سبزي هاي خشك شده(شويد،نعنا،جعفري،…)

 

انواع ادويه هاي اعلاء

(پلويي،ماست وخيار،ماهي،مرغ،…)

 

سيرداغ،پياز داغ،بادمجان

سرخ شده، هويج نگيني و…

 

انواع عرقيجات درجه يك كاشان و

قمصر

مواد آمادهفلافل صدرصد بهداشتي و بدون مواد افزودني

 

با بالاترين كيفيت خانم هاي محترم مخصوصا خانم هاي كارمند

 

با مواد تازه و با كيفيت سمسيل

ديگر نگران كمبود وقت براي پخت غذا نباشيد

و طعم لذيذ غذاي خانگي را از دست ندهيد

با يك بار تجربه مشتري هميشگي ما شويد.

آماده اخذ قرارداد با آشپزخانه ها
ارگان ها،شركت ها،رستوران ها،…

 

 

 

 

 

 

 آدرس:

بلوارامام حسین/

بازارچهٔ امام حسین/

لاین مروارید/پلاک۸۸ 

09174650800 

ترابی 

 


|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: نیازمندیهای مردم بندرعباس , ,
برچسب‌ها: سبزیجات آماده دربندرعباس , سبی آماده , سبزی آمادهٔ سمسیل بندرعباس ,

آخرين مطالب
1111111111 11111111111
سلام
سلام

سلطان هستم از اینکه قدم بر دیده ما نهادید از شما کمال تشکر را دارم.

ارسال پیامک به سلطان
باتشکر از بازدیدشما،با ما در شبکه های اجنمایی نیز همراه شوید

/
وبسایت رسمی سلطان صدا،خوانندهٔ بندرعباسی /مرتضی میرزائی

بستن عکس